این محله قدیمی تهران چه ارتباطی با قتل امیرکبیر دارد؟!
تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۳۱۴۸۴
آفتابنیوز :
محله احتسابیه که منتهیالیه شمالشرقی پایتخت واقع شده است، از مناطق خوش آب و هوای قدیم شهر محسوب میشد. از مالکین اولیه این محله، یعنی محمدتقی احتسابالملک، داستانی تلخ در دوره قاجاریه وجود دارد که مایه عبرت است.
محله احتسابیه در منتهیالیه شمالشرقی تهران، بین سوهانک و حدیقه و در منطقه یک شهرداری تهران واقع شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نصرالله حدادی، تهران شناس، در مورد محله احتسابیه و نام آن میگوید: «احتسابیه با شهرک شهیدمحلاتی همجوار است و در گذشته جزء مناطق ییلاقی تهران مثل اوین و دربند و درکه بود. اراضی این منطقه در مالکیت محمدتقی احتسابالملک بود. در زمان ناصری این منطقه به عنوان صله (پاداش) به این فرد که در اداره احتسابیه بود، واگذار شد. احتسابالملک فرزند عبدالعلی خان ادیبالملک پسر فراشباشی (قاتل امیر کبیر) بود.»
پسران احتسابالملک محسن و حسن مقدم در مقطعی تصمیم به عوض کردن نامخانوادگی خود میگیرند. دلیل این کار وجود یک نامه معروف بود. نامهای که عبدالعلیخان به پدرش فراشباشی مینویسد و در آن میگوید: «شما با کشتن امیرکبیر داغ ننگی را بر پیشانی این خاندان گذاشتید که تا ابد پاک نخواهدشد.» از این رو، آنها نامخانوادگی خود را به «مقدم» تغییر دادند. خاندان آنها از ایل مقدم مراغه بود.
حدادی میافزاید: «پسران محمدتقی احتسابالملک به فرنگ رفتند و بعد از اتمام تحصیلات به وطن بازگشتند. پسر بزرگتر به نام محسن مقدم استاد دانشگاه تهران و طراح سر در دانشگاه تهران بود. خانه او را که اکنون به نام موزه مقدم میشناسند، در خیابان امام خمینی از زیباترین خانههای تهران نام میبرند. برادر دیگر یعنی حسن مقدم نمایشنامه نویس میشود که نمایشنامه معروف «جعفر خان از فرنگ برگشته» را نوشت، برای اولین بار در ایران از نام هنری استفاده کرد و نام هنری (علی نوروز) را برای خود انتخاب کرد. او در ۲۷ سالگی بر اثر بیماری سل درگذشت.»
اراضی احتسابیه بعد از مرگ محمدتقی خان به پسرش محسن مقدم رسید که بعداز او به تملک سهام السلطنه وزیر دربار پهلوی درآمد. سهامالسلطنه زمینها را تکهتکه کرد و به یهودیها و چند بهایی فروخت. گفته میشود دیوارهایی که هم اکنون بخشی از آن نیز هنوز پابرجاست، برای ساختن عبادتگاه مخصوص بهائیان (حظیره القدس) در نظر داشتند.
بعد از توسعه تهران در زمان پهلوی دوم این منطقه جزء محلات تهران شد، ولی عمده ساخت و سازها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در این محله اتفاق افتاد و هم اکنون از ممتازترین مناطق پایتخت به شمار میرود که با شکل و شمایل گذشته خود خیلی متفاوت دارد.
منبع: همشهری آنلاینمنبع: آفتاب
کلیدواژه: امیرکبیر قتل احتساب الملک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۳۱۴۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلطان سلجوقی چگونه در طرشت زمینگیر شد؟
تپه سیف که با گذشت زمان بارها تغییر نام داده و امروز هیچ اثری از آن باقی نمانده به حد فاصل خیابان فرزانه فعلی تا میدان آزادی گفته میشد و آنطور که قدیمیها نقل میکنند این اراضی وسیع را یک تپه پوشش داده بود. محمدباقر حسینمردی، یکی از قدیمیترین اهالی طرشت که به طایفه حسینمردیها تعلق دارد، میگوید: «وجود تپه سیف در منطقه درشت قدیم این خاصیت را داشت که وقتی سیل میآمد از دو طرف تپه جاری میشد و روستای طرشت را ویران نمیکرد. احتمالا به همین دلیل اسم تپه را سیف گذاشتند، چون همچون شمشیر جریان آب را میشکافت و به دو بخش تقسیم میکرد.»
به گزارش همشهری آنلاین، تپه مشهور محله طرشت تا اواخر دهه ۴۰ پابرجا بود، اما از ابتدای دهه ۵۰ که ساختوسازها در پایتخت سرعت گرفت جای خودش را به خانهها و آپارتمانهای مسکونی داد و امروز هیچ نشانی از آن باقی نمانده است. تپه سیف برای اهالی طرشت و در مقیاسی بزرگتر برای تهراننشینها، اهمیت تاریخی هم دارد، چراکه در یک برهه تاریخی اقامتگاه موقت طغرل سلجوقی، بنیانگذار سلسله سلجوقیان، هم بوده است.
حسینمردی با نقل روایتی در این باره میگوید: «طبق روایتی که نسل به نسل منتقل شده و در کتاب «مشایخ فقه و حدیث در جماران، کلین و درشت»، تالیف عزیزالله عطاردی، به آن اشاره شده، طغرل با شرط ادامه پرداخت مالیات از طرف سرزمینهای شرقی، دختر خلیفه بغداد را به عقد خودش درمیآورد. بعد از این ماجرا راهی ری میشود تا مقدمات مراسم ازدواج را مهیا کند و بین راه در منطقه درشت یا طرشت امروزی، به قول معروف اردو میزند. تپه سیف در آن روزگار موقعیت توچال امروزی را داشته و در بلندی بوده و طغرل در تپه سیف به ری احاطه داشته است. طغرل در انتظار رسیدن همسرش به درشت بود، اما همان شب به خواب ابدی رفت و همان جا درگذشت.»
درباره تپه سیف روایتهای تاریخی مختلفی نقل میشود که برخی از آنها شفاهی است و نسخه مکتوب ندارد. قدیمیهای طرشت نقل میکنند که ناصرالدین شاه وقتی به ولیعهدی رسیده به طرشت آمده و از بالای تپه سیف به این قریه خوش و آب هوا نگاه کرده است. بعد هم نام این منطقه سرسبز را از همراهانش پرسوجو کرده و بعد از این ماجرا چند بار دیگر به روستای ییلاقی درشت رفته تا در باغهای وسیع این منطقه ییلاقی اتراق کند.